آلاچیق...!

...

آلاچیق...!

...

رازقی نادم

دکتر جان ما هرچی گفتیم تا از دلت در بیاریم،

انگار یه جورایی نشد

این گلم با بچه ها گرفته بودیم که بیاریم خدمتتون،

اما بازم نشد

به هرحال به خاطر شوخی های دیشب شرمنده

قبوله دیگه... والا مجبورم باروبندیلم و بذارم رو کولم و ما رو بخیر و ...

بابا می خوای شاپرک اخراجم کنه

بخشیدی دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

رازقی

آلاچیقی ها...! یکشنبه 13 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 21:24

نظرات 166 + ارسال نظر

سعید محمدی دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:04 http://jbhun.blogfa.com

من که مثل شما نیستم تا لنگ ظهر بخابم شب ساعت ۲.۵ میخابم صبح هم ساعت ۷ حداکثر ۸ پا میشم

سعید محمدی دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:11 http://jbhun.blogfa.com

فرزانه من فکر نمیکردم اینقدر ادامه پیدا کنه و ...

فرزانه دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:21

من اگه ۶:۳۰ اونور بره دیگه خوابم نمیبره شبم مثل شماها بیدارم بعد از ظهرم نمی خوابم
وقتی فهمیدیم ادامه پیدا کرده باز فرقی نکردی

چی ادامه پیدا کرده؟موضوع چیه؟

فرزانه دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:22

در ضمن برو اردو خوش بگذره من که نمیام شاید الی بیاد

فرزانه دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:28

خوب کی اینجاس دومین نفر کیه یه بار دیگه کسی بیاد اینجا ابراز وجو نکنه ها وجودشو بی...
من که امروز عصبیم شما ها هم دیگه دیوونم نکنین

المیرا دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:28 http://elmiraeverlasting.blogfa.com

من تنهایی برم اردو چیکار کنم؟
اگه بچه های خودمون بودن من پایه بودم
تنهایی برم بگم من کیم اینجا کجاست

فرزانه دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:33

تو که تنها نیستی هستن ناراحت نباشض تو که میدونی من با بچه های دانشگاه هیج جا نمیام تازه من خونوادم خفم میکنن اگه جمعه ها رو با اونا سر نکنم خودشون کلی برنامه دارن تو هفته هم بخاطر من جایی نمیرن مامانمم که بدون من جایی نمیره پس من شرمندم
برو تنهایی بگو من الی خطرم دوست فرزانه اینجا هم تگزاسه

المیرا دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:38 http://elmiraeverlasting.blogfa.com

برو بابا ترجیح میدم بگیرم خونه بخوابم
حالا چرا گیر دادی به من بدبخت

فرزانه دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:42

بابا هیچی همینطوری الی امروز یه ذره رفتم بیرون از گرما مردم تازه رادیو اعلام کرده هوا گرمترم میشه
راستی اون چیزی که من در مورد تناسب فکر میکردم یه ذره فرق داره این تناسبات به ریاضی مربوطه
در ضمن فردا جلسس؟اخه من گفتم دیگه بهم اس ندن که پولش زیاد شه

فرزانه دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 23:48

من اینجام دارم درمورد تناسبات می گردم کسی اومد چراغشو روشن کن

فرزانه سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 00:15

خوب من رفتم بخوابم کارام دیگه تموم شد نکنه همه با هم قرار گذاشتین امشب نیاین؟
مهم نیس حتما باز فوتبالی چیزی داره
شب بخیر

سعید محمدی سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 00:47 http://jbhun.blogfa.com

برو بخاب

من که نمیخام برم فقط گفتم اگه شما ها دوست دارید برید من قاچاقی ردتون کنم .
در مورد تناسبات هم من چیزی نمیدونم

رازقی سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 00:48

یه امشب و استراحت کردی چرا ناراحتی؟!!!
واسه وب اومدن کل زندگیمون و وقت داریم ولی واسه رسیدن به کارای امروز فقط امروز و داریم
امشب یه جوریه نمی دونم چجوری ولی یه جوریه...
احساس می کنم که داریم تمام عمرمون به بطالت می گذرونیم...
کاش می شد یه کاری کرد یه کاری که بتونیم حداقل خودمون به خودمون افتخار کنیم...